رفاه نویسنده: محمد اسماعیل نژاد(دوشنبه 84/10/19 ساعت 11:59 صبح)
رفاه یک اداره نیست, یک ایده است
اغلب, وظیفه ادارات رفاه را در سازمانها و موسسات مختلف تامین امکانات رفاهی کارکنان و تهیه مایحتاج ضروری زندگی و ارائه وام و ... میدانند که البته همه موارد یاد شده فعالیتهایی صددرصد اجرایی محسوب میشوند. اینها همه ممکن است جزو وظایف ادارات رفاه باشد اما رفاه کارکنان یک سازمان تنها به این موارد ذکر شده محدود نمیشود. به عبارت دیگر هرآنچه که به زمینه سازی برای آسایش کارکنان یک سازمان منتهی شود را میتوان به نوعی در حوزه وظایف اداره رفاه تعریف کرد. حال سوال این است که آیا تامین آسایش افراد تنها با تامین اقتصادی آنها میسر است؟ به نظر میرسد پاسخ به سوال فوق منفی باشد. چراکه با انجام برخی فعالیتها و برگزیدن برخی شیوه ها میتوان آسایش خاطر افراد را فراهم آورد بدون آنکه آن فعالیت در زمره وظایف کنونی اداره رفاه باشد. فی المثل ممکن است ذهن کارکنان سازمانی از وجود تبعیض میان اعضا در آن سازمان آزرده باشد, لذا هر اقدامی که بتواند در رفع تبعیض و یا اصلاح ذهنیت افراد موثر باشد را میتوان با توجه به نتیجه آن که فراهم آوردن شرایطی بهتر برای کار و زندگی است, اقدامی رفاهی محسوب کرد. نمونه دیگر اینکه امروز شاید بخشی از وظایف ادارات رفاه را بتوان در ارائه اطلاعات به افراد تعریف کرد. اطلاعاتی که کارکنان سازمان بتوانند با دستیابی بدانها در جهت تامین رفاه خود و خانواده شان برنامه ریزی و عمل کنند. چنین کاری ممکن است در وظایف سنتی ادارات رفاه نگنجد ولی با توجه به دوران جدید که به حق, عصر اطلاعات نامیده شده است و در آن میزان آگاهی و اطلاعات افراد است که جایگاه اجتماعی و حتی قدرت سیاسی شان را معین میکند میتوان نگاهی دوباره به رفاه و وظایف آن داشت. بر این اساس و با درک شرایط جدید جامعه , سازمانها و شیوه های مدیریتی میتوان رفاه را دوباره تعریف کرد و ساختاری نو برایش طراحی نمود. حال میتوان مدعی شد که از این دیدگاه رفاه, یک اداره با وظایف سنتی قالب بندی شده نیست بلکه ایده ای است که باید با توجه به شرایط جدید زندگی انسانها دوباره بدان پرداخته شود و راهکارهای تازه ای برای تامین رفاه اعضا ابداع گردد.